غرور اسلیترینی (فصل ۲) P5

بچه ها واقعا واقعا ببخشید نتونستم به قولم عمل کنم و زود تر پارت بزارم واقعا سرم شلوغ بود و یادم رفت واقعا معذرت می خواممممم ببخشیدددد🥺

ادامه ی متیو ویو
کاترین از بغل تام بیرون اومد شک نداشتم که قسمت شونه ی پیراهن تام خیسه خیسه و کاترین از اتاق هم داشت بیرون میومد که سریع قسمت چهارچوب دیوار میخکوب شدم چون هیچ لامپی روشن نبود و همه جا تاریک بود اما میشد ببینی کاترین رفت دستشویی و منم تصمیم گرفتم برم پایین که تام رو دیدم که دستش رو پشتش قفل کرده بود و از پنجره به بیرون نگاه می کرد......
رفتم پایین که چند دقیقه بعد کاترین با همون هودی سفیدی که تنش بود اومد پایین اما اصلا اصلا حتی یه درصد هم نمیشد بفهمی که اون 5 دقیقه پیش داشت از اشک ریختن دق می کرد.
مارکوس: بیا دیگه سه ساعته داری چه گوهی می خوری؟
کاترین: اولاً گوه خوری نمی کردم ثانياً جلوی بچه ها انقدر فحش نده صد بار بهت گفتم.
مارکوس: عه نه بابا
لئو: چرا این مثل آدم حرف نمی زنه
(صدای لئو یه جور صدای کلفت گرفته هستش)
کاترین: چون آدم نیست دیگه از بچگی مثل خر حرف میزنه
(بچه ها مارکوس حدودا زیر زبونی حرف می زنه برای مثال سر زبونتون رو بین دندون هاتون قرار بدین بگید سلام مارکوس تقریبا اونجوری حرف می زنه یا مثلا برای گفتم حرف ل زبونشو به لثه اش نمی زنه به دندوناش می زنه دیگه خودتون انجام بدین ببینید چه جوری میشه😅 اما وقتی عصبانی میشه درست حرف میزنه به خاطر عصبانیتش برای ل گفتم زبونش به لثه اش می خوره یا س رو درست تلفظ می کنه)
حتما میگین آدمینتون چقدر دیوونه هست آره😁😐😑😶
کارل: خواستیم بهت بگیم می خوایم چند تا از آهنگای مترو رو پیدا کردیم میای بزاریم رو گرامافون تا گوش بدیم؟
کاترین: خب باشه
و مارکوس یه دیسک در آورد که روش نوشته بود:
We still don't trust you By metro boomin
معنی: ما هنوز بهت اعتماد نداریم از مترو بومین
(بچه ها واقعا می خواستم آهنگش رو بزارم اما آهنگش حدود 4 دقیقه بود و ویسگون هم نمی زاشت بزارم و دوست نداشتم آهنگ نصفه نیمه باشه پس خودتون سرچ کنید گوش بدید اسمش رو هم گذاشتم خیلی قشنگه)
مارکوس دیسک رو گذاشت و مثل دیوونه ها میرقصید اصلا نمی دونم داره می رقصه یا نه اصلا یه جور حرکات عجیب و غریب می زد و تام هم که انگار صدای آهنگ رو شنیده بود اومد پایین که ریگی هم با ریتم آهنگ پاش رو می کوبید به زمین و کاترین هم بلند شد و یه رقص ملایم رفت و همینطوری یکم بیشترش کرد ولی واقعا با ریتم آهنگ می رقصید مایک و لئو هم نه خوششون اومده بود و نه بدشون اومده بود نمی دونم فقط با تعجب گوش میدادند و منم محو کاترین شده بودم که یه جای آهنگ یارو یه کلمه رو تکرار کرد و آهنگ قشنگی بود و تام که همینطوری روی صندلی نشسته بود زل زده بود به دیوار.....
آهنگ بلاخره تموم شد که تام با صدایی سرد پرسید:
تام: اسم خواننده چیه؟
کارل سریع جواب داد
کارل: یه یارویی بوده توی متروی ماگل ها سیدی می فروخته و برای همین شروع می کنه به آهنگ ساختن و همیشه توی آهنگاش هم میگه مترو مترو مترووو
(بچه ها این بر اساس واقعیت بوده)

بچه ها واقعا سعی می کنم بیشتر پارت بزارم و فعالیت کنم فعلا بای🥰❤️💫